این محتوا به تلاش تیم رسانه وب سایت پنل اینستا تهیه شده است.
من با مو پیام میدهم که خود را یک فعال میداند اما بسیار شبیه یک شهروند روزنامهنگار است. او در یکی از شهرهای ایران که موجهای اعتراضی را در واکنش به اعلام 6 مه دولت مبنی بر افزایش 5 تا 10 برابری قیمت مواد غذایی در ایران تجربه میکند، حضور دارد – جهشی که در کشوری که هماکنون با بحران اقتصادی مواجه است، پیامدهای زیادی خواهد داشت. تورم و فقر
مو (که نام واقعی او نیست) به من می گوید که در خانه اقوام خارج از مرکز شهر نشسته است تا از شبکه خانگی باند پهن آنها استفاده کند. معمولا مثل اکثر مردم ایران از طریق موبایل به اینترنت وصل می شود. هنگامی که اینترنت موبایل بسته می شود، همانطور که به طور فزاینده ای در جریان اعتراضات اتفاق می افتد، برای کاربران معمولی در ایران تقریباً یک قطع کامل اینترنت است. طی چند روز گذشته، در شهری که او در آن زندگی می کند، اتصالات اینترنت موبایل گاهی به طور کامل قطع شده است. در زمانهای دیگر، به جز برای دسترسی به برنامههای ملی خدمات اینترنتی، بسته میشوند، یا بهطور کامل خاموش میشوند تا عملاً غیرقابل استفاده شوند. او به من میگوید: «من نمیتوانم واتساپ را بدون دیدن «اتصال» باز کنم.
در دسامبر 2017 و ژانویه 2018، اعتراضات علیه فساد و اقتصاد در حال غرق شدن ایران را فرا گرفت. از آن زمان، هر زمان که اعتراضها شروع میشود، نیروهای امنیتی مسلح به خیابانها میروند، در حالی که مقامات با ارائهدهندگان خدمات اینترنتی همکاری میکنند تا دسترسی به اینترنت بینالمللی را مسدود کنند. در جریان اعتراضات نوامبر ۲۰۱۹ علیه افزایش قیمت سوخت، دولت اینترنت بینالمللی و ملی را مسدود کرد. پس از 24 تا 48 ساعت اول خاموشی، مقامات اینترنت ملی را بازیابی کردند، در حالی که اتصالات بین المللی به مدت 6 تا 10 روز بسته باقی ماندند، بسته به اینکه مقامات چقدر سریع اعتراضات محلی را خفه کردند. (اینترنت ملی، معروف به شبکه ملی اطلاعات، میزبان زیرساختهای اینترنتی ملی مانند بانکداری ملی و سیستمهای حکومت الکترونیکی است؛ همچنین شامل خدمات ارتباطی و اطلاعاتی است که به شیوههای سانسور و نظارت دولتی پایبند هستند.)
امروز، همانطور که تجربه مو نشان می دهد، حتی پس از اعتراضات مجدد پس از ریزش غم انگیز ساختمان متروپل آبادان در 23 مه، خاموشی ها عمدتاً در شبکه های تلفن همراه در مناطق محلی اعتراضات باقی مانده است. برخی شواهد از اختلالات در سراسر کشور ظاهر شده است، اما چیزی فوران نکرده است. به مقیاس نوامبر 2019. حداقل هنوز نه. بنابراین مو می تواند از اتصال پهن باند ارزشمند خویشاوندان خود استفاده کند. اما او و سایر فعالان با سانسور از یک منبع بعید روبرو می شوند: اینستاگرام.
در مقطعی تلگرام ابزار اصلی ارتباطی اعتراضات بود. اما در ماه می 2018، این اپلیکیشن توسط مقامات ایرانی سانسور شد. اکنون اینستاگرام محبوب ترین و تنها پلتفرم رسانه اجتماعی خارجی بدون سانسور در ایران است. (این دومین اپلیکیشن پرکاربرد بعد از واتس اپ است.) و در هفته های اخیر، ظاهراً به دلیل تغییر خط مشی در عدم اجرای استثنائات در واکنش به واکنش شدید علیه سیاست های تعدیل محتوای متا در ابتدا، شروع به حذف فیلم های اعتراضی و محتوای مرتبط کرده است. حمله روسیه به اوکراین
در 12 مه، گزارشهایی مبنی بر اینکه کاربرانی که در مورد اعتراضات به زبان فارسی پست میکردند، با حذف دسته جمعی مواجه شدند، منتشر شد. حسابهای اینستاگرام آسیبدیده شامل یکی از بزرگترین شبکههای اسناد اعتراضی، جمعی 1500 تصویر و حتی در یک مورد، رسانه فارسی زبان ایران اینترنشنال در خارج از کشور بود.
همه محتوای حذف شده در یک چیز مشترک به نظر می رسید: یا زیرنویس یا صدا شامل شعار اعتراضی ناراضیان رایج “مرگ بر دیکتاتور” بود، که شامل کادر دو ژورنال دیکتاتورهای ایران از جمله: “مرگ بر خامنه ای” (محور فعلی) بود. مقام معظم رهبری)؛ “مرگ بر رئیسی” (رئیس جمهور فعلی) و “مرگ بر سپاه پاسداران/بسیج” (نیروهای شبه نظامی مسئول سرکوب خشونت آمیز اعتراضات و مخالفان).
برای ناظران غربی، ممکن است بدیهی به نظر برسد که «مرگ بر» یک فرد دستورالعملهای محتوایی در برابر دعوت به خشونت را نقض میکند. اما در بافت ایران، «مرگ بر دیکتاتور» مدتهاست که شعار نمادین مخالفت علیه نظام اقتدارگرای دینی ایران بوده است، نه دعوتی برای مرگ واقعی. در یک نقطه، متا – شرکت مادر اینستاگرام – این را فهمید. در جریان اعتراضات جولای 2021، پس از گزارشها و بحثهای فراوان، فیسبوک یک استثنا موقت «مرگ بر خامنهای» از دستورالعملهای تعدیل محتوا ایجاد کرد. اکنون، تقریباً یک سال بعد، همان مشکل ظاهر شده است، فقط دامنه اعتراضات گسترش یافته است و متا دیگر از آن استثنا تبعیت نمی کند.
به نظر می رسد که این نتیجه انتقاد برای ایجاد معافیت های ویژه در مورد حمله به اوکراین است. در ماه مارس، رویترز فاش کرد که متا تعدادی استثنا ایجاد کرده است که به اوکراینیها اجازه میدهد ابراز خشونت علیه سربازان یا مهاجمان روسی ارسال کنند. همچنین یک استثنای ویژه برای ستایش از Azov Batalian، یک گروه نظامی نئونازی که در فهرست تروریست های خارجی ایالات متحده و متا لیست افراد و سازمان های خطرناک متا قرار گرفته است، ایجاد کرد. این استثنا برای محافظت از سخنرانی بود که گردان آزوف را در زمینه تلاش های آن برای مبارزه با نیروهای روسی تمجید می کرد.
این استثنائات با واکنشهای زیادی مواجه شد، بهویژه به این دلیل که عموم مردم تنها بهدلیل افشای اطلاعات از آنها مطلع شدند و نه اعلامیههایی درباره سیاستهای شفاف. بسیاری از منتقدان بر این واقعیت تمرکز کردند که متا و سایر پلتفرمها نسبت به موقعیتهای مشابه در خارج از اروپا، از جمله در زمینههایی مانند اسرائیل و فلسطین یا سوریه، به رویکردهای خود در مورد اوکراین بسیار توجه بیشتری میکنند.
اما به نظر می رسد متا از این واکنش منفی درس اشتباه گرفته است. مشکل هرگز این نبود که نباید برای اوکراین استثنا قائل می شد. بله، عبارات و ارتباطات پیرامون سیاستها احتمالاً میتوانست مورد تأمل و دقت بیشتری قرار گیرد. با این حال، راه حل برای واکنش شدید اوکراین نباید پایان دادن به توانایی ارائه استثنا باشد.
وقتی از متا خواستم در این مورد نظر بدهد، سخنگویی به من گفت: «ما از بیان سیاسی آزاد، از جمله انتقاد از رهبران و دولتها حمایت میکنیم، اما از دعوت به خشونت یا مرگ حمایت نمیکنیم.» آنها هیچ اطلاعاتی در مورد استفاده از استثناها علیرغم اولویت مستند آنها ارائه نکردند.
کاستیهای متا در تعدیل محتوا در زبانهای غیرغربی در پلتفرمهای آنها دامنه وسیعی دارد. فراتر از حذفهای مربوط به اعتراضات، متا از سیاستهای نادرست و همچنین «اشتباهات غیرقابل توضیح» متعددی استفاده کرده است. اخیراً گزارش شده است که به گردانندگان محتوای فارسی متا پیشنهاد رشوه داده شده است تا حسابهای فعالی مانند مسیح علینژاد را از بین ببرند. در حالی که ناظم ناشناس که داستان را بازگو کرد، گفت که آنها رشوه را قبول نکردند، پیامدهای چنین تجاوزی توسط دولت ایران باعث ناراحتی عمیق کاربران فارسی زبان شده است. گفته می شود که این شرکت متعهد شده است که تحقیقاتی را انجام دهد، اگرچه مشخص نیست که آیا این یافته ها هرگز عمومی خواهد شد یا خیر.
ایرانیان نیز از کاربرد نادرست سیاست متا “افراد و سازمان های خطرناک” ناامید شده اند. هدف از این خط مشی جلوگیری از تمجید از کسانی است که در لیست قرار دارند. اما از این سیاست برای حذف محتوای انتقادی از افراد و گروههای موجود در لیست نیز استفاده شده است. من با خواننده های رپ تبعیدی مخالف کار کرده ام که آثار هنری آلبومشان با هدف انتقاد از سپاه پاسداران به طور مکرر حذف شده است. سازمانهای رسانهای معتبری را دیدهام که اخبار فارسی مرتبط با سپاه پاسداران را منتشر میکنند، آنقدر اشتباه از اخبار خود حذف میشوند، حسابهایشان در آستانه تعلیق کامل بود. گاهی اوقات مشکل مربوط به استفاده از “بانک های تطبیق رسانه” برای حذف خودکار تصاویر مربوط به گروه های موجود در لیست افراد و سازمان های خطرناک است که سپاه پاسداران ایران به طور برجسته در آن قرار دارد. رویدادهای دیگر نشان داده اند که سیستم های تعدیل محتوا قادر به درک زمینه طنز یا اخبار نیستند. تعداد انبوه اشتباهات نشان دهنده نیاز به بازنگری اساسی در این سیستم های اعتدال فارسی برای پاسخگویی به مسئولیت بیان آنها در ایران است. بی اعتمادی نسبت به این کاربردهای نادرست بیداد می کند. شاید ناراحتکنندهتر از همه اینها بود که اینستاگرام برای روزها استفاده از هشتگی را که برای ادای احترام به قربانیان هواپیمای اوکراینی که توسط سپاه پاسداران در تهران در ژانویه 2020 سرنگون شد، مسدود کرد.
مو، تمام تلاش خود را کرده است تا صدای ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی ایران به منصه ظهور برسد، اما ناامیدی او از دیدن حذف تصاویر اعتراضی قابل لمس است. در روزهای پس از سرنگونی جمعی 1500 تاسویر، مو به من پیام داد: «به نظر میرسد که ما همیشه در این شبکه وحشتناک گرفتار میشویم». ما بین وحشیگری این رژیم و سپس شرکتهای قدرتمندی مانند متا هستیم که به نظر میرسد زمانی که ما برای کمک فریاد میزنیم اهمیتی به ما نمیدهند.»
در حالی که استفاده نادرست از سیاستها و امتناع از تحلیل زمینهای غالب است، کاربران در حال حاضر خودسانسوری میکنند تا از طریق پلتفرمی که انحصار اکثر بیانات عمومی آنلاین در ایران را در اختیار دارد، بگذرند. یکی از پست های اعتراضی اخیر گروه 1500تصویر به شرح زیر است: “لطفاً به شعار گوش دهید، اگر آن را بنویسیم سانسور می شویم.”
منبع » تخته سنگ